با بینکو همراه باشید تا با هم به بررسی “10 نفر از جالب ترین کلون ها در دنیای کمیک های مارول” بپردازیم.
افراد زیادی دیدگاه مثبتی به مضامین و محتواهای تکراری ندارند، اما می شود گفت این محتواها ابزاری مفید در داستان گویی هستند. اگر به درستی استفاده شوند، می توانند موضوعات جالبی در مورد شخصیت ها را رونمایی کرده و باعث سرگرم شدن خواننده شوند. یکی از محتواهای تکراری که در کمیک های مارول بسیار استفاده شده، مسئله ایجاد کلون از شخصیت های معروف و محبوبش است.
در طول این سال ها، خوانندگان کمیک با کلون های زیادی از شخصیت های مختلف مارول، از اسپایدر من (Spider-Man) گرفته تا ولورین (Wolverine) ملاقات کرده اند. بسیاری از آنان به دلیل این که از شخصیت اصلی شان پیشی گرفته یا تبدیل به دشمنانی خطرناک و قدرتمند شده اند، به یاد ماندنی بوده و در ذهن خوانندگان جا خوش کرده اند. این که فقط یک کلون هستند، باعث نشده به محبوبیت و پیشرفت مناسب نرسند و بسیاری از آنان، در خط داستانی های مختلف خوش درخشیده و باعث بحث و گفتگوهای زیادی میان طرفداران و خوانندگان شده اند.
10- جوزف (Joseph)
دهه 90 دوران بسیار جالبی برای شخصیت مگنیتو (Magneto) بود. بعد از دو رویداد داستانی بزرگ به نام های Mutant Genesis و Fatal Attractions، پروفسور ایکس (Proffesor X) ذهن و شخصیت وی را پاک کرد و به این ترتیب، مگنیتو کنار گذاشته شد. پس از آن که شروری به نام هولوکاست (Holocaust) به سیاره مگنیتو که آوالون (Avalon) نام دارد حمله نمود، مردی مرموز و عجیب در آمریکای مرکزی ظاهر شد. این مرد، لباس مگنیتو را پوشیده بود، قیافه اش جوانتر از وی به نظر می رسید و حافظه اش را از دست داده بود و چیزی به خاطر نداشت. راهبه ها او را جوزف نامگذاری کرده و به گروه ایکس من (X-Men) فرستادند.
جوزف عضوی از گروه ایکس من شد و معمای هویت واقعی وی، الهام بخش چندین رویداد داستانی مختلف شد. در نهایت، در رویداد The Magneto War، حقیقت برملا گشت. جوزف کلونی از مگنیتو است که توسط یکی از دشمنان دیرینه وی به نام آسترا (Astra) ساخته شده است. جوزف عضوی مهم از گروه ایکس من در دهه 90 بود و در نهایت، در جریان نبردی با مگنیتو کشته شد. البته این پایان حضور شخصیت جوزف نبود و بعد از این جریان نیز چندین بار به خط داستانی کمیک های مارول برگشته است.
9- کین (Kaine)
رویداد بدنام Spider-Man Clone Saga نه تنها یک کلون، بلکه چندین کلون از اسپایدر من محبوب و دوست داشتنی را به تصویر کشید. در این رویداد، شروری به نام The Jackal چندین کلون از پیتر پارکر (Peter Parker) ساخت که جذابترین آنان به طور قطع، کین بود. صورت کین دفرمه و بدشکل شده و قدرتی عجیب به نام Mark of Kaine داشت که می توانست فقط با یک لمس، طرف مقابل را به قتل برساند! وی همچنین زور و چابکی فرا انسانی داشته، توسط توانایی Spider Sense شناسایی نمی شد، الهام هایی از آینده را مشاهده کرده و قدرت هایی مشابه اسپایدر من داشت.
کین بخشی از معماهای بزرگ رویداد Spider-Man Clone Saga بود. وی به طرز خستگی ناپذیری به دنبال بن رایلی (Ben Railey) بود که از یکی کلون های شکست خورده The Jackal بوده و مشکلات فراوانی برای او به بار آورده بود. بن رایلی در طول این رویداد، محبوبیت زیادی به دست آورد و در نهایت، پس از آن که از مرگ بازگشت، هویت اسکارلت اسپایدر (Scarlet Spider) را برای خود برگزید. قدرت های کین، بسیار جذاب و قابل توجه بوده و شخصیت وی نیز باعث شد که یکی از افراد دوست داشتنی در جریان این رویداد نه چندان عالی باشد.
8- آلبرت (Albert)
همه کلون ها به صورت بیولوژیکی ساخته نشده و برخی از آنان می توانند مکانیکی باشند. آلبرت یکی از این کلون های مکانیکی است که توسط دونالد پیرس (Donald Pierce) از گروه ریورز (Reavers) ساخته شده و قرار بود در کنار السی دی (Elsie Dee) که بمبی خطرناک با ظاهر دختری کوچک است (!)، ولورین را از بین ببرند. نقشه دونالد این بود که آلبرت به السی حمله کند، ولورین با توجه به ظاهرش که دختری کوچک است، عصبانی شده و سعی کند از السی دفاع کند که در همین وقت، السی منفجر شود! با این حال، نقشه اشتباه پیش رفته و السی به هوش فرا انسانی دست یافته بود.
السی تغییراتی در آلبرت ایجاد کرد و باعث شد وی قویتر شود. در نهایت، این دو با همکاری هم از دست گروه ریورز گریختند. در طول داستان های مختلف کمیک، این دو با وجود این که دیگر برای پیرس کار نمی کردند، چند باری با ولورین به مبارزه پرداختند. آلبرت برخلاف ولورین توانایی التیام سریع نداشت، پس صدماتی که به وی وارد شد، باعث شد که روبات بودنش مشخص شود. السی دی و آلبرت زوجی جدا نشدنی بودند و سال های سال در کنار هم به مبارزه پرداخته و بر سر راه قهرمان ها و شرورهای مختلفی قرار گرفتند.
7- دارک فینیکس (Dark Phoenix)
در دنیای کمیک، بیشتر کلون ها توسط دانشمندان مختلف ساخته می شوند، اما در این بین، کلونی وجود دارد که توسط نیروی قدرتمند مرگ و تولد دوباره به وجود آمده است! جین گری (Jean Grey) از گروه ایکس من، برای محافظت از هم تیمی هایش، تصمیم به خلبانی سفینه ای فضایی به مقصد زمین گرفته و در این بین، تحت تأثیر دوز کشنده ای از رادیواکتیو قرار می گیرد و جان خود را از دست می دهد. با این حال، نیروی فینیکس (قدرت و توانایی این شخصیت)، قصد ندارد از بین برود. به همین دلیل، این نیرو کلونی از جین را ساخته و این کلون، جایگزین او می شود.
کلون ایجاد شده، بدن جین گری واقعی را به حالت وقفه موقت برده و خود جایگزین او شده و به عضویت گروه ایکس من درآمد. انحراف و گرایش این شخصیت به فساد، در نهایت باعث به وجود آمدن رویداد بزرگ و معروف The Dark Phoenix Saga شد که در طی آن، این کلون تصمیم می گیرد به جای از بین بردن کل دنیا و خلقت، دست به خودکشی بزند. با این که دارک فینیکس منشأ مشابهی با سایر کلون ها نداشت، اما به طور کامل جین گری را کپی کرده و حتی خصوصیات قهرمانانه و طبیعت و نوع دوستی او را نیز در خود داشت.
6- مستر سینیستر (Mister Sinister)
مستر سینیستر، یکی از معروفترین شرورها در کمیک های ایکس من است. ناتانیل اسکس (Nathaniel Essex) که یک متخصص ژنتیک است، پس از مرگ پسرش تمام فکر و ذکرش مشغول جهش ژنتیکی شد و در نهایت، موفق شد چهار کلون ایجاد کند. سه عدد از این کلون ها را از روی خودش و آخری را از روی همسرش ساخت. مستر سینیستر، شناخته شده ترین این کلون هاست که جهش یافته ای قدرتمند بوده و خود چندین کلون دیگر از روی خودش ساخت تا بر روی آنان آزمایش های مختلف انجام دهد! علاوه بر این موضوع، وی به شدت درگیر ساخت جهش یافته ای بی نقص بود که در راستای این خواسته، چندین یتیم خانه مختلف باز کرده و شروع به انجام آزمایش بر روی کودکان یتیم نمود!
نظر مستر سینیستر به شدت جذب ویژگی های جهش یافته اسکات سامرز (Scott Summers) یا همان سایکلاپس شد و همین موضوع باعث شد نظر گروه ایکس من به وی جلب شود. از آن زمان، مستر سیسنیتر چندین تلاش شکست خورده برای از بین بردن گروه ایکس من داشته است. این شرور، پایگاه ژنتیکی قدرتمندی داشته و به همین دلیل، توانست نظر جهش یافته های جزیره کراکوا (Krakoa) را جلب کرده و رهبری این گروه از جهش یافته های جدید را به دست آورد. البته این کار وی نیز حقه ای بیش نبوده و در نهایت، مستر سینیستر با استفاده از پایگاه ژنتیکی قدرتمند و متنوعش، سعی کرد کنترل جهش یافته های کراکوا و سپس کل جهان را دست بگیرد. با این حال، نقشه هایش سرانجام شکست خورد و از آن زمان، در گودالی در کراکوا زندانی شده است.
5- مدلین پرایر (Madelyne Pryor)
سال 2022 سال بسیار خوبی برای مدلین پرایر بود. مجیک (Magik) کنترل Limbo را به این شخصیت که کلونی از جین گری است سپرده و وی نیز همراه با بن رایلی که کلونی از اسپایدر من است، با احضار شیاطینی از Limbo به شهر نیویورک حمله کردند. این اولین باری نیست که مدلین پرایر کنترل گروهی از شیاطین را به دست گرفته و به نیویورک حمله می کند، اما حمله اخیرش به دلیل بدرفتاری گروه ایکس من با وی بوده و این شخصیت به نوعی قصد انتقام گرفتن داشت.
مدلین پرایر توسط مستر سینیستر و از روی دی ان ای جین گری ساخته شد. سینیستر قصد داشت با این کار فرزندی با ژن های جین گری و سایکلاپس به دنیا آورد. مدلین پرایر و سایکلاپس در نهایت ازدواج کرده و فرزندی به نام نیتن (Nathan) را به دنیا آوردند اما زمانی که سایکلاپس فهمید که وی جین گری واقعی نبوده و فقط یک کلون است، او را تنها گذاشت. این کار باعث شد مدلین به شروری قدرتمند برای گروه ایکس من تبدیل شود.
4- فاخته های استپفورد
فاخته های استپفورد کلون هایی با توانایی تلپاتی هستند که توسط جان سابلایم (John Sublime) ساخته شدند. آنان از روی دی ان ای اما فراست (Emma Frost) ساخته شده و از نظر ذهنی چنان به هم وابسته بودند که می شد گفت هر پنج نفرشان جدا ناپذیر هستند. این پنج کلون می توانند به تنهایی نیز کار کنند اما زمانی که با هم همکاری می کنند، بسیار خطرناکتر و قدرتمندتر می شوند. مانند مادرشان، این کلون ها نیز ملکه های یخی بوده که زیبایی چشم نواز، شیک پوشی و توانایی فاخری در نیش لفظی زدن به بقیه داشتند!
این پنج کلون که ایرما (Irma)، میندی (Mindee)، سوفی (Sophie)، ازمی (Esme) و سلست (Celeste) نام دارند، بسیار مشابه بوده ولی در عین حال، هر کدام ویژگی های شخصیتی مختص به خود را دارند. از بین آنان، سوفی برای متوقف کردن آشوبی که توسط کوئنتین کوایر (Quentin Quire) برپا شده بود، جان خود را فدا کرد. ازمی نیز با زورن (Xorn) هم پیمان شده و سعی داشت که اما فراست را از بین ببرد که در نهایت توسط زورن کشته شد. در نهایت، این دو کلون کشته شده توسط پروتکل های بازگشت مردگان جزیره کراکوا، زنده شدند و حتی سوفی و کوئنتین کوایر نیز برای مدتی رابطه عاشقانه داشتند!
3- دیده بان (Scout)
در دنیای مارول، به نظر می رسد ولورین مورد جالبی برای آزمایش و ایجاد کلون های مختلف است و این قضیه نیز به کام آزمایشگاه Weapon X بسیار خوش آمده است! این آزمایشگاه، کلون های متعددی از وی و دخترش لورا (Laura) ساخته که اکثرشان مؤنث هستند. منحصر به فردترین این کلون ها، گبی (Gabby) است. گبی فقط یک تیغ در دستش داشته اما قدرت التیام سریع، حس های فرا انسانی و بهبودها و پیشرفت هایی از نظر توانایی فیزیکی دارد.
گبی توسط خواهر بزرگترش یعنی لورا، از دست آزمایشگاه Weapon X رهایی یافت. پس از آزاد کردن وی، لورا گبی را پیش خود آورد و از وی حمایت کرد. گبی در ابتدا با نام Honey Badger فعالیت می کرد و سعی داشت هم به قهرمان بودن و هم به دنیای بچگی اش برسد. سرانجام، او نام خود را به دیده بان عوض کرده و به جهش یافته های جزیره کراکوا پیوست. در این بین، وی عضو گروه New Mutants شده و دوستان و متحدان جدیدی پیدا کرده و به سراغ ماجراجویی های جذاب و دوست داشتنی خود رفت.
2- بن رایلی (Ben Reilly)
رویداد داستانی The Clone Saga بحث و جدال زیادی به وجود آورد. داستان این رویداد، در مورد بازگشت یکی از کلون های اسپایدر من که بن رایلی نام داشت بود. شماره های اول این رویداد طرفداران را به وجد آورد و علاقه آنان را در پی داشت اما در نهایت، رویداد چندان موفقی نشد و در بین طرفداران بسیار بدنام است. بسیاری از خوانندگان به بن علاقه پیدا کردند زیرا وی شبیه اسپایدر من دوست داشتنی بود که مدت زیادی ندیده بودند. با این حال، نویسندگان تصمیم گرفتند وی را به عنوان اسپایدر من اصلی و واقعی معرفی کنند که این موضوع خشم و اعتراض بسیاری را به دنبال داشت. اعتراضات طرفداران در نهایت باعث شد که نویسندگان تصمیم به کشتن بن رایلی بگیرند.
با این حال، بن بعد از کشته شدنش، چندین دفعه دیگر به دنیای کمیک های مارول بازگشته است. بسیاری از طرفداران، با وجود این که از رویداد The Clone Saga متنفر بودند، اما از بن رایلی به عنوان شخصیتی جذاب و دوست داشتنی یاد می کنند. بازگشت وی به دنیای کمیک ها به عنوان اسپایدر من، عده زیادی را خوشحال کرد ولی متأسفانه تصمیم مارول مبنی بر تبدیل این شخصیت به شروری به نام Chasm باعث خشم این افراد شد. با این حال، عده بسیاری از علاقمندان تصمیم گرفته اند که وجود این شخصیت جدید را نادیده بگیرند و منتظر بمانند تا بن رایلی دوباره به عنوان قهرمانی به دنیای کمیک ها بازگردد. این شخصیت در انیمیشن محبوب و بسیار موفق Across the Spider-Verse نیز ظاهر شده و به این ترتیب، عده زیادی از طرفداران جدید اسپایدر من نیز فرصت آشنایی با او را کسب کردند.
1- (Laura Kinney) – لورا کینی ملقب به X-23
تبدیل شدن لورا کینی (Laura Kinney) به ولورین، او را به سطح دیگری رساند. این شخصیت که در ابتدا با نام ایکس 23 (X-23) شناخته می شد، کلونی از ولورین است که توسط آزمایشگاه Weapon X ساخته شده است. در نهایت، مشخص شد که لورا با سایر کلون های ساخته شده در این آزمایشگاه فرق دارد. لورا با استفاده از ترکیب دی ان ای ولورین و دکتر سارا کینی (Sarah Kinney) ساخته شده است. پس می توان گفت او یک کلون کامل نیز نبوده و کل دی ان ای خود را از ولورین دریافت نکرده است.
از ابتدای معرفی شدن و ورودش به دنیای کمیک های مارول، این شخصیت به محبوبیت بسیاری رسید و علاقه و توجه بسیاری از طرفداران را جلب کرد. وی هم عضوی از گروه New X-Men و هم Avengers Academy بوده و سرانجام پس از مرگ پدرش، لقب ولورین را برای خود برداشت. لورا از زمان ایجاد جزیره کراکوا عضوی از گروه X-Men و X-Terminators بوده و می توان گفت به خوبی جای پدرش را پر کرده است.
ممنون که با مقاله “10 نفر از جالب ترین کلون ها در دنیای کمیک های مارول” همراه بینکو بودید، نظرات خود را در پایین این صفحه برای ما کامنت کنید.
درباره کمیک فارسی بیش تر بخوانید:
- سوپر اسکرال ها از کجا آمده اند؟ بررسی منشا شرورهای جدید تهاجم مخفی و MCU در کمیک ها
- معرفی شخصیت سنتری Sentry / آشنایی با سوپرمن دنیای مارول!
- تاریخ انتشار تمامی فیلم ها و سریال های آینده مارول و دی سی / سالی پرهیجان در انتظار کمیک دوستان
- ۱۰ نسخه ترسناک سوپرمن / وقتی کال اِل شرور می شود!
- رتبه بندی ۱۵ لباس برتر مرد عنکبوتی / ۱۵ کاستوم برتر اسپایدرمن
- ۵ نسخه شرور جاستیس لیگ / لیگ عدالت خبیث می شود!
- چگونه می توان ددپول را کشت؟ / ۷ راه برای کشتن ددپول
- رتبه بندی ۸ شخصیت با بیش ترین سن در دنیای دی سی
- سریع ترین دونده های دنیای کمیک چه کسانی هستند؟
- معرفی مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ – میگل اُهارا
